به یاد شهید سعید شاهدی و آزاده سید محمد کاظم ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شــــاهــدی ای دل ربـــــــــا ای لاله سرخ خدا یاد تو آتش می زند بر جسم ما بر جان ما ای گلبن باغ رضـــا ای هدیه راه خـدا ای باغ جنت را صفا ای گوهر درج وفـا ای شاخص ایمان ما ای شـــــاهـدی ای دلــربــــــــا ای لاله سرخ خدا یـاد توآتش می زند برجسم ما بر جان ما سرو دلارای جنـــان ماه درخشان زمـــان هم دلستان هم پرتوان شوکت فضا گنج گران میزان عشق پیمان ما ای شـــــــاهدی ای دلـــــــــــربا ای لاله سرخ خـدا یـاد تو آتش می زند برجسم ما بر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شــــاهــدی ای دل ربـــــــــا ای لاله سرخ خدا یاد تو آتش می زند بر جسم ما بر جان ما ای گلبن باغ رضـــا ای هدیه راه خـدا ای باغ جنت را صفا ای گوهر درج وفـا ای شاخص ایمان ما ای شـــــاهـدی ای دلــربــــــــا ای لاله سرخ خدا یـاد توآتش می زند برجسم ما بر جان ما سرو دلارای جنـــان ماه درخشان زمـــان هم دلستان هم پرتوان شوکت فضا گنج گران میزان عشق پیمان ما ای شـــــــاهدی ای دلـــــــــــربا ای لاله سرخ خـدا یـاد تو آتش می زند برجسم ما بر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر نظری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر نظری »
علیاکبر غنچه وجودش در سال ۱۳۴۳ در میان خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز، شکوفا شد. تربیت صحیح او را از کودکی علاقهمند به اسلام و احکام نورانی آن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدیِ رودخور آغاز کرد، ولی قبل از اتمام این دوره، تصمیم به ترک تحصیل گرفته و همراه پدر در کار کشاورزی و دامداری به فعالیت پرداخت. با تلاش و کوشش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر نظری »
علیاکبر غنچه وجودش در سال ۱۳۴۳ در میان خانوادهای متدین و مذهبی در روستای رودخور از توابع شهرستان نیریز، شکوفا شد. تربیت صحیح او را از کودکی علاقهمند به اسلام و احکام نورانی آن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدیِ رودخور آغاز کرد، ولی قبل از اتمام این دوره، تصمیم به ترک تحصیل گرفته و همراه پدر در کار کشاورزی و دامداری به فعالیت پرداخت. با تلاش و کوشش...
به یاد شهیدان صفر علی زردشت و علیرضا شکاری و علی دلداری و محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لالههایسـرخما گلگون کفن رفتندیاران تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران تا بماند دینحقمردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لالههایسرخما گلگون کفن رفتند یاران چونبه سرحد صفاو پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران هریکیشیریدلاور هریکیسرویخرامان هریکیدررزمدشمن برقسوزانموج وطوفان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران دشمنبعثی زبیم وخوفشانترسان و لرزان تیرهایجانگزاشان قلب دشمن را شکافان لالههایسرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریکچون...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لالههایسـرخما گلگون کفن رفتندیاران تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران تا بماند دینحقمردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لالههایسرخما گلگون کفن رفتند یاران چونبه سرحد صفاو پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران هریکیشیریدلاور هریکیسرویخرامان هریکیدررزمدشمن برقسوزانموج وطوفان لالههایسرخما گلگونکفن رفتند یاران دشمنبعثی زبیم وخوفشانترسان و لرزان تیرهایجانگزاشان قلب دشمن را شکافان لالههایسرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریکچون...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر حسن موسی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانههای وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشهای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانهای بهظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقهمند به اسلام در نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پسازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حسن کبوتری بود که دانههای وصل را از کوی دوست چیده بود و جز پرواز اندیشهای دیگر در سر نداشت. سال ۱۳۴۱ در آشیانهای بهظاهر کوچک ولی در معنا بزرگ و میان افرادی مسلمان و علاقهمند به اسلام در نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان سپری کرد و سپس جهت ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی بزرگی و پسازآن جهت اخذ مدرک پایان دوره متوسطه (دیپلم) به دبیرستان امام خمینی راه یافت. دوران کودکی وی...
دوست ندارم الآن خورده ام
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
یک شب در تپه کدو و در منطقه حاج عمران عراق، آقای جواد مبین پاس بخش بود. دو نفر از برادران اهل گناوه هم نگهبان بودند. آقای مبین رفته بود به آنها سرکشی کند. این دو نفر سرما خورده بودند. از جیبشان دستمال کاغذی بیرون آورده بودند تا استفاده کنند. آنها برای مزاح به آقای مبین تعارف کرده بودند که شما نمی خواهید آقای مبین در تاریکی فکر کرده بود ، بیسکویت است گفته بود خیلی ممنون دوست...
عملیات شب 27/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خورعبدالله و دریاچه نمک بود. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت. گردان کمیل به استعداد سه گروهان، وارد این عملیات شد. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خورعبدالله و دریاچه نمک بود. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت. گردان کمیل به استعداد سه گروهان، وارد این عملیات شد. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
وقایع شب 21/11/1364در عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند میشوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را مینمایند. شرایط نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت میرسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه میشوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در این شب نیروها با عزمی راسخ، وارد رودخانه وحشی و خروشان اروند میشوند و برای عبور از آن و رسیدن به آنسوی رودخانه و شکستن خط دشمن نهایت تلاش را مینمایند. شرایط نامناسب آب و هوایی خصوصا" بارندگی شدید و بالا آمدن سطح آب رودخانه، مشکلات زیادی را بوجود آورده و درنهایت سردار علی اصغر سرافراز نیز به شهادت میرسند. نیروهای گردان دچار بلاتکلیفی بر روی آب رودخانه میشوند. بخوانید شرح بخشی از وقایع را از زبان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید ناصر صابر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی قلمِ قلبم را به دست گرفتم تا بهترین کلمات را در رسای عزیزترین نعمت الهی که خداوند جل و اعلی نصیبم کرده بود، کنار هم بگذارم، سنگینی خاصی بر شانهام حس کردم. باید برای پدری بنویسم که حتی خودم او را نشناختم، پس تو ای پدر! پس تو ای شهید! قلم خشکشده و قلب مردهام را یاری نما تا بتوانم لحظهها و ذرهایی از زندگی پربرکتت را برای مشتاقان شهادت و شهامت بنگارم. کوچههای باصفا و زیبای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدکهای عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلالههای سرخرنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه میکنند و در سودای وصال دوست، سر و جان را یکباره به بازار شهادت میبرند. از میان آن قاصدکها، میتوان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...